عید سال 95
عزیز مامان سال نو شد و تو 2 ساله شاید عمر من است که به این سرعت میگذرد ولی برایم خواستنی ترین لحظات با تو بودن است . همیشه فکر میکردم عاشقی بین دو جنس مخالف پیش میاید اما الان بر این عقیده ام که عاشق مادر است و بس . سال نو مبارک عشقم سالی سرشار از اتفاقات خوب را برای همه آرزومندم . خیلی تعطیلات عید خوش گذشت و شما کلی تو صحبت کردن پیشرفت کردی به همه سلام میکردی وبا عمو رشید کلی دوست شده بودی و با هم کردی و لری میرقصیدید . اسم عسل را هم یاد گرفته بودی و به همه بچه ها میگفتی عسل جون . با بچه ها کلی هر روز تو مهمانیها بازی میکردی و کلی بهت خوش میگذشت نفسم . راستی بالاخره موفق شدم در هفته دوم ع...
نویسنده :
مامان ثنا
11:04